روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس

روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس، نویسنده: عرفان نظر آهاری

امروز کمی دلتنگ بودم. به اندازه تمام وسعت دلم. لحظه‌ها رفتند و من ماندم تا باز کل منسجم زندگی را در پس رویدادها شاهد باشم. رفتم سراغ کتابخانه‌ام. تعداد زیادی از کتاب‌ها را خوانده بودم. چشمم افتاد به یک کتاب کوچک کم حجم. هر چند چندباری خوانده بودم اما تا حالا چیزی درباره‌اش ننوشته بودم.

کتاب‌های کوچک و کم حجم چند تا خوبی دارند؛ اول اینکه سبک هستند و دوم اینکه در یک نفس می‌شود آنها را خواند و تمام کرد و کیف کرد. کتاب « روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس» کتابی است کوچک و کم حجم و کم‌تر از پنجاه صفحه دارد. این کتاب را من هدیه گرفتم. سال 1393. در صفحه اول کتاب بامداد نوشته شده است: «روز پدر مبارک باد» بر تمامی پدران دنیا و پدر عزیزم. آیدا 22/2/1393.

نکته جالب اینکه با اسم عرفان نظرآهاری سال‌ها پیش از این تاریخ آشنا بودم، ولی نمی‌دانستم ایشان خانم هستند. همیشه عرفان در ذهن من اسمی مردانه بود. وقتی این کتاب را در دست گرفتم و ورق زدم خیلی برایم جالب بود که عکس خانم عرفان را در پشت صفحه روی جلد با چشمانی درشت و مشکی و نگاهی از پائین به بالا نگاه کردم. به خودم لبخند زدم. دوباره یک کشف و شهود رسیده بود.

کتاب حاوی حدود بیست شعر زیباست. اسم کتاب هم از عنوان یکی از همین شعرها گرفته شده است:

روی تخته سیاه جهان

زنگ خورد

ناظم صبح آمد سر صف

توی برنامه صبحگاهی

رو به خورشید گفت:

باز هم

دفتر مشق دیروز خط خورد

و کتاب شب پیش را

ماه

با خودش برد

آی خورشید!

روی این آسمان

روی تخته سیاه جهان

با گچ نور بنویس

زیر این گنبد نور بنویس

زیر این گند کردو و کور و کبود

آدمی زاد، هرگز

دانش اموزی خوبی نبود

منهم در صفحه آخر کتاب معری برای دخترم نوشتم. لذت خواندن این کتاب زیبا را از دست ندهید.

با مهر و دوستی / امیر برات‌نیا / هفدهم فروردین چهارصد و سه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *