ترجمهها و یادداشتها
پنج توصیه متخصصان برای شروع نگارش خاطرات سفر
آیا شما می خواهید نویسنده خاطرات سفر شوید؟ آیا شما مایل هستید دور دنیا را بگردید و حاصل تجربیات خود را در قالب افسانههای وسوسه انگیزی از سرزمینهای دور برای مجلات، روزنامهها و وب سایتها بفرستید؟ و مبلغ قابل توجهای بابت نوشتههایتان دریافت کنید؟ آیا سوالات زیادی مطرح کردم؟ مقاله زیر را بخوانید.
سقوط خودم در نوجوانی
سقوط خودم در نوجوانی، نوشته: زیدی اسمیت برگردان از: عبدالمطلب براتنیا و آیدا برات نیا، تاریخ انتشار 29 اسفند 1402 ، ماهنامهادبیات داستانی چوک، شماره 164 دانلود رایگان ماهنامه ادبیات داستانی چوک شماره 164 فروردین 403 مقاله سقوط خودم در نوجوانی را میتوانید رد سفحات 129 تا 136 ماهنامه بخوانید
اثرات تامین آب شرب بر تثبیت جمعیت روستایی دهستان تبادکان مشهد
مقاله: اثرات تامین آب شرب بر تثبیت جمعیت روستایی دهستان تبادکان مشهد – نویسندگان دکتر سید حسن مطیعی لنگرودی و عبدالمطلب برات نیا
فلسفه مثبت آگوست کنت
فلسفه مثبت آگوست کنت[1] “ایده های حکمرانی و انقلابی گری در جهان” (Comte, 1 830, p. 37). اگر شما می توانستید جهان را تغییر دهید از کجا این کار را شروع می کردید؟ این سوال خیلی از افراد بود که یک جوان روشنفکر فرانسوی سعی کرد در دهه 1820 به آن پاسخ دهد. آگوست کنت…
گذری بر گورستان کتابهای فراموش شده
جناب آقای علی صانعوی مترجم کتاب داشت در مورد کتاب صحبت میکرد. کتاب را ندیده بودم راستش اسشم هم یادم نمانده بود. فقط چون دعوت نامه گروه را زدن بودند آمده بودم. با خودم گفتم اگر کتاب خوب بود و قیمت مناسبی داشت میگذارم در لیست خریدهای سال آینده، چون هنوز همه کتاب هایی را که امسال خریدم فرصت نکردم بخوانمشان.
5 توصیه ویژه مدیریت زمان برای مدیران مدارس
توصیه های کاربردی برای مدیریت زمان در مدرسه، ویژه مدیران مدارس
» قبل ازاینکه صبحانه تو بخوری و توی تخت بخوا بی این متن را بخوان، نویسنده: جولیا یانگ» ، مترجم: عبدالمطلب براتنیا
لطفاً توجه داشته باشید که در سرتاسر خانه دوربینهای هوشمندِ مجهز به تشخیص چهره نصب شده است، هم چنین در قسمتهای اصلی مانند آشپزخانه، راهروها، و توالت( اما داخل حمام و زیردوش دوربین نصب نیست)، و همچنین تعداد زیادی دوربین روی زمین برای عکاسی از پاهای شما کار گذاشته شده است.
داستان «شاعر مقیم» نویسنده «کارتین دان» مترجم: عبدالمطلب برات نیا
ریمیل مژه هایم از روی چشم هایم داشت سر می خورد و روی کیفی که زیر چشم هایم گرفته بودم می ریخت. می توانستم پودر گل آلود نازکی را که روی پیشانی ام و روی گونه ام شروع کرده بود به سر خوردن و داشت می آمد پایین را احساس کنم