معرفی فیلم :
نفرت (1995)( La Haine)
کاگردان: متیو کاسوویتس
فرانسه
این فیلم را به دعوت علیرضا خان دیدم. فیلمی سیاه و سفید. به این فیلم منتقدان نمره 100 دادهاند. چندین جایزه را از ان خود مرده است. فیلم موضوعی سیاسی و اجتماعی دارد. اگر اهل اخبار باشید حتمان دیدهاید هر از چندگاهی اغتشاشات و اعتراضات گوناگونی در فرانسه بوقوع میپیوندد. زیر لایههای این جنبشها شاید برگردد به دوره استعمار فرانسه. اینجا قصد بررسی مسایل تاریخی را نداریم.
فیلم با یک شروع عجیب و غریب آغاز میشود. صحنههای خشونتبار حمله پلیس به تظاهرات کنندگان و معترضان. چیزی که خودمان هم در 401 شاهد و ناظر آن بودیم. هر دو گروه به شکل وحشیانهای تا سرحد مرگ همدیگر را لت و پار میکنند. خودشان هم نمیدانند چرا باید برای رسیدن به خواستههایشان همدیگر را مضروب کنند، یکی برحسب وظیفه میزند و دیگری برای حسب عقیده! زندگی عجیب است.

اولین سکانس تاثر گذار و بیاد ماندنی فیلم لحظهای است که فردی خودش را از برجی به پایین پرتاب میکند و هر لحظه که از جلوی پنجره هر طبقه که عبور میکند میگوید تا اینجاش که خوب بود. مهم نیست چگونه سقوط میکنی. مهم این است که چگونه فرود میآیی. سقوط اصل و بنیان این فیلم است. همه کسانی که سقوط میکنند از دولت و حکومتها گرفته تا دیکتاتورها باور به سقوط ندارند و هر لحظه با خودشان میگوین تا اینجاش که خوب بود. باور به اینکه دارند سقوط میکنند تا لحظه اخر برایشان غیر ممکن است. در آخرین لحظه میفهمند که دیگر نیستند.
فیلم داستان 24 ساعته سه نوجوان در محلهای فقیر نشین در پاریس را روایت میکند درست صبح روز بعد از خرابکاریهای شب گذشته. و ما ساعت به ساعت با این سه نوجوان همراه میشویم. با اسلحهای که یکی از ان سه پیدا کرده و متعلق است به یک پلیس.

در آخر فیلم هم فردی از بالای ساختمان سقوط میکند. او نمادی از ما، جامعه ما و فرهنگ ماست. مهم نیست چگونه سقوط میکنیم مهم این است که چگونه فرود میآییم.
فیلم برای نوجوان و کسانی که بیماری قلبی دارند خوب نیست. خشونت در تمامی فیلم و اجتماع جریان دارد.
مردمی که ناآگاه باشند سقوط میکنند وقتی با دیدن گیسوی دختری سطلی ماست بر سر او میکوبند.
حتمان اگر ندیدهاید ببینید. ارزشش را دارد.
با مهر و دوستی
امیر
13 فروردین 402