وارامو، نویسنده: سزار آیرا مترجم: شکیبا محبعلی
تازه کتاب را تمام کردم. اما مجدد برگشتم و از اول انرا دوباره شروع کردم به خواندن. گویی مثل خود کتاب برخی رخدادها ابتدا و انتهایشان معلوم نیست. داستان کتاب در یک بازه زمانی کوتاه رخ می دهد. در فاصله زمان دریافت حقوق ماهیانه مردی به نام وارامو و سپیده دم روز بعد. شعری سروده می شود. دیگر اصلاح نمی شود. او هرگز شعری نگفته بود. هیچ تمایلی هم برای این کار نداشت. این شعر راز گونه چند روز بعد به شکل کتاب چاپ می شود. در دنیا برای هر رخدادی توضیحی وجود دارد. باید یادمان باشد همانطور که هر رخدادی پایانی دارد، پس آغازی هم خواهد داشت.

شروع داستان
داستان سیر این آغاز و پایان است. آدمی گاهی مجبور است برای درک خیلی از کارها از پایان شروع کند تا آغاز را دریابد و گاهی باید از آغاز آغازید تا پایان را معنا بخشید. داستان وارامو حادثه ای نیست، سفری است در زمان برای رسیدن به راه حل های ساده در جایی می خوانیم: … همه چیز تغییر کرده بود بدون اینکه هیچ چیز تغییر کند…. وارامو کارمند متوسط یکی از وازرتخانه های پاناماست. وقتی حقوق ۲۰۰ پزویش را دریافت می کند متوجه تقلبی بودن اسکناس های دریافتی می شود. تمام مدت را در ذهنش تلاش می کند تا این مشکل را حل کند…. در انتهای شب در کافه ای با سه نفر ناشر برخورد می کند. آنها به او می گویند ما پذیرای آثار محلی هستیم، دوست ندارید امتحان کنید؟ اما او هیچ تجربه ای در نوشتن نداشت، حتی اصول فن نوشتن را هم نمی داند…. ناشر ها گفتند اصلا مهم نیست…. وارامو با تصمیمی استوار مبنی بر اینکه فوری نوشتن را آغاز کند کافه را ترک گرد…. سرانجام شعری و کتابی خلق می شود…. او برنده ۲۰۰ پزو می شود و
چند جمله از کتاب برای کمی اندیشه ورزی؛ 🌱چرا از میان همه من؟ چرا؟ اینکه نتوانی از موضوعی سر دربیاوری نگران کننده است. 🌱تعداد نگرانی هایی گه یک ذهن می تواند در خود جای دهد نیز حدی دارد. 🌱 6/11/2021