اصول شکسته نویسی نوشته: علی صلح جو
روزهای تعطیلات وقتی محبوس میشوی در خانه بسیار سخت میگذرد. گویی در سلولی در زندان در ناکجاآبادی گرفتار شدهای و راهی برای خروج نداری خوابیدن اولین کاری است که میتوان در تنهایی برای کشتن زمان از آن استفاده کرد. من از دوران کودکی چون تنها بودم و تنهایی را تنهایی زندگی کردهام در خلوتم خودم را به نوعی سرگرم میکنم، حتی شده بنشینم از روی کتابی مشق بنویسم. این کار را برایم به نوعی هم لذت بخش است و هم بیرون رفتن از تنهایی. میتوانم بگویم به نوعی صحبت کردن با کاغذ سفید است. این تمرین در طی سالهای سال سبب شده که به نوشتن علاقمند شوم و شوق نوشتن در دلم ریشه بدواند. نمیدانم شما با تنهایی خودتان چه میکنید؟ بیش تر وقتها من میروم سراغ کتابها. برای همین برای اینکه تنها نمانم همیشه تعداد زیادی کتاب در زندگی دارم که نخواندهام و الان به لطف وجود دنیای مجازی بینهایت کتاب هست که نخواندهام و دلم میخواهد بخوانمشان. حتی به باور من بهشت باید جایی باشد پر از کتاب. پر از موسیقی و لذت یاد گرفتن ولی نمیدانم چرا در کتابهای مقدس هیچ جا نگفتهاند بهشت کتابخانهای دارد به وسعت تمام طول زندگی بشر. چند روز پیش که کتابی را به لهجه تهرانی میخواندم متوجه این مطلب شدم که مترجم بسیاری از کلمات را شکسته نوشته بود. به عبارت دقیقتر با لهجه تهرانی نوشته بود. در خیلی از کتابهای دیگر هم وقتی گفتگوی بین دو نفر را مینویسند برخی از کلمات را شکسته مینویسند. با توجه به اینکه خودم گاهی برخی از متون را ترجمه میکنم برایم سوال پیش آمده که آیا برای شکسته نوشتن یا نوشتن گفتگوها در متن قانون و قاعده هست یا نیست؟ چرا در کتابهای مختلف نویسندگان مختلف و مترجمان هر کدام بر اساس سلیقه خودشان این گفتگوها را مینویسند؟

البته باید بگویم که بسیاری از نویسندگان هم هستند که به هیچ وجه در نوشتن از شکست نویسی استفاده نمیکنند. موضوع شکسته نویسی در گفتگوهادر هنگام ترجمه رمان خاناوده سفید باعث شد متن مجدد بازخوانی و بازنویسی شود و هنوز هم تمام نشده است. برای یافتن پاسخ سوالم در وبگردیهایم به کتابی برخورد کردم به نام اصول شکسته نویسی، راهنمای شکستن واژهها در گفتگوهای داستان. نوشته: علی صلحجو. با نام نویسنده آشنا بودم. در بسیاری از دورههای ویراستاری و یا متون ویراستاری به منابع ایشان ارجاع داده میشود. کتاب اصول شکستن واژهها کتابی کم حجم است. از دیشب شروع کردم به خواندن و امروز تمامش کردم. درس های خوبی برای من داشت و مطالب جدیدی آموختم که شاید بهتر بود ۲۰ سال پیش میآموختم. و ای کاش در دروس دوره کارشناسی این مباحث به ما آموزش داده میشد. صلحجو یک قاعده کلی را مطرح میکند و آن این است که؛” وقتی مجاز هستیم کلمهای را به صورت شکسته در متن بنویسیم که تعداد هجاهای کلمه کمتر شود. نکته بعدی که وی بیان میکند این است که بسیاری از کلمات هم هستند که بهتر است هرگز شکسته ننویسیم بلکه در خواندن متن آنها شکسته یا محاورهای بخوانیم تا متن سلیس و روان به گوش شنونده برسد. مثل کلمه ماست و غیره…. این کتاب را به تمام علاقمندان به نوشتن نویسندگان مترجمان و دبیران ادبیات توصیه میکنم حتماً بخوانند.
لازم است یادآوری کنم که سایت ویراستاران نقد خوب و جالبی به این کتاب نوشتهاند که شما میتوانید نقد این کتاب در آدرس زیر بخوانید
: https://virastaran.net/a/v/s/sd/12369/
با مهر و دوستی امیر براتنیا