زیر درخت سیب نویسنده: آلیس مونرو ترجمه: مصطفی شایان
امروز خودم را در خانه حبس کردم و جایی نرفتم تا کتاب بخوانم. «زیر درخت سیب» نوشته آلیس مونرو است. از خانم آلیس منرو در این کتاب چهار داستان می خوانیم.
چگونه با همسرم آشنا شدم
دوست روزهای جوانی ام
زیر درخت سیب
شکوفایی عشق
در همه این داستان ها آنچه که در ذهن باقی می ماند جهان ذهنی نویسنده است که در ذهن ما رسوب می کند. در همه این داستان ها قصه زندگی تعریف می شود که پس زمینه ای از عشق و دوست داشتن و تمایلات و خواسته های بشری است که از زبان زنان و دختران روایت می شود. داستان ها چندان پیچیده نیستند اما در پایان آدم را کمی بفکر وا می دارند اینکه همیشه ما دست از تمایلات و خواسته های نفسانی بر نمی داریم و با همه وجود به دنبال خواسته هایمان هستیم ، حتی اگر تمایلات و خواسته های ما مخرب باشند

فرنگیس
در ورای داستان ها یاد می گیریم بهتر است دو رویی، نیرنگ و تحقیر دیگران را کنار بگذارین و همیشه بهتر است صبر کنیم و منتظر بمانیم تا به تمام آنچه که می خواهیم برسیم.
باید قدر لحظه های خوبی و خوشی که ارزشمند هستند را دانست چرا که دیر یا زود جدایی حاصل می شود.
روزگاری بود که عشق پنهان بود و در بسیاری از مواقع به زبان آورده نمی شد و گاهی تا ابد در قلب می ماند اما امروز عشق شاید خیلی ساده بیان می شود، خیلی ساده فراموش می شود اما نگاه معشوق همیشه در قلب عاشق به یادگار می ماند.
اما در مورد ترجمه کتاب :
ترجمه بسیار عجیبی بود، تمام سال ها به شمسی تبدیل شده ، واحد پول به تومان است ، و وسط ترجمه شخصیت داستان شعری از شاعر ایرانی وحشی می خواند.
نمونه متن کتاب: روزها میگذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زنهایی فکر کردم که اینگونه فکرشان و زندگیشان را نابود کرده بودند. زنهایی که ماهها و سالها چشم به راه نامهای مانده بودند، اما سرانجام هیچکس برایشان نامهای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سالهای زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شدهاند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آنجا بنشینم و انتظار بکشم.
امیربرات نیا
۳اسفند۱۳۹۷
@AmirBaratnia