مرگ یک کندو دار نوشته لارس گوستافسون
توصیه نمی کنم شما این کتاب را بخوانید. این کتاب اولین اثری است که از این نویسنده سوئدی می خوانم. درباره نویسنده در مقدمه کتاب میتوانید مفصل بخوانید. اما در مورد کتاب اینکه چرا خریدم فکر میکردم کتاب جنایی است ولی بعدا وقتی شروع کردم به خواندن فهمیدم جنایی نیست. کتاب یادداشتهای مردی است که از مرگ خویش به نوعی آگاه است. می داند که با مرگ تا مدتی دیگر ربرو خواهد شد اما مثل همه آدمهای دیگر، مثل من، و مثل دیگران نمیخواهد بپذیرد. برای همین جواب آزمایش را باز نمیکند و دور می اندازد و سعی میکند زندگی کند. احساسات و افکار و اندیشههایش را در روزهای پایانی در دفترچههایی یادداشت می کند.
مرد از همسرش جدا شده و از همه روی گردانده است و به تنهایی زندگی میکند یا بهتر است بگوییم همه او را ترک کرده اند. شغلش معلمی بوده که زودتر از موعد خودش را بازنشسته کرده و به کندو داری مشغول است. زندگیاش چندان ماجراجویانه نبوده و نیست. در خاطراتش زمانی که با زنش زندگی میکرده با خانم دکتری آشنا میشود و به او دل میبندد و او را به خواسته همسرش به خانهاش دعوت میکند.
هر دو زن با هم دوست میشوند و او در میان این دو زن معلق میماند. دو عبارت ماندگار در این کتاب هست که بعد از خواندن کتاب در ذهن میماند: تسلیم نمیشوم از نو آغاز می کنم. همواره می توان امیدوار بود.
صحنه غم انگیز کتاب هم جایی است که مرد کارهای مردنش را خودش انجام می دهد. سگش را به کسی تحویل میدهد و با او خداحافظی میکند. به آمبولانس زنگ میزند که بیاید و ببردش. زندگی آخرش در دست ما نیست، اما تا فرصت هست باید زیست و زندگی کرد.
زیباترین بخش کتاب هم جایی است که مرد هنرها را دسته بندی میکند و «عشق ورزی» را در سر لیست همه هنرها قرار می دهد. آیا شما هم هنر عشق ورزیدن را بلد هستید؟ آیا عشق می ورزید؟
چند پاراگراف منتخب: این قدر نزدیک بودن به زندگی دیگری که در نقطه دیگری، در محیطی کاملا متفاوت، جریان داشت به من نوعی احساس زندگی مضاعف بخشید و شاید این نوع زندگی بود که به آن نیاز داشتم و خودم هم نمی دانستم.
هرگز کسی بهتر از خود آدم به آدم خدمت نمی کند. .
چیزی که یاد گرفتهام این است: برای زندگی مفری واقعی وجود ندارد.
امیدوار بودن به اندازه امیدوار نبودن سخت است. انسان بیش تر به امیدوار بودن و ترسیدن عادت کرده تا این که خود را در دل چیزی که امیدش را داشته یا از آن میترسیده، بیابد.