رفیق جانم! تا حالا شده واژه ها با تو سر ناسازگاری بگذارند و آنچه که تو می خواهی را ننویسند؟
شما به من گفتی بنویس.من با واژه ها صحبت کردم ؛ آنها خودشان از نشستن کنار هم خود داری کردند. گویی قهرند.هر کدام پشتش را به دیگری کرد و گفت من با تو هیچ حرفی ندارم تا دو تا از آنها را آشتی میدادم باز صدای داد و فریاد عده ای دیگر می آمد.با واژه هایی که نمی خواهند به توافق برسند و بحث و جدل را کنار بگذارند، چه کنم؟
بگویم بیایید خوب و خوش و خرم از عشق بگویید یا از مهر و محبت. من به واژه ها گفتم این قهر به ضررتان تمام می شود.خیلی ها سواستفاده می کنند و بر علیه شما نامه نگاری خواهندکرد. بهشان گفتم بعضی با چوب و ترکه روی سرتان می ایستند و می گویند: از جنگ بنویس.از مرگ بنویس.از خون بنویس.ازیک توافق ننگین بنویس… و شما خواهید نوشت. اما به خرجشان نرفت که نرفت. حالا می خواهم از بین خودشان نماینده ای انتخاب کنم که حرفش تاثیر گذارباشد .هرموقع انتخاب کردم و اوضاع بر وفق مراد شد ؛ خبرخواهم داد.
مینا جنگی 29 فروردین 403

1