قلب سگی

قلب سگی

قلب سگی

قلب سگی نویسنده:  میخائیل بولگاکف البته کتابی که من خوندم مترجم مهدی افشار نامش را گذاشته بود دل سگ. چرایی‌اش باشد برای بعد.

این کتاب را در آبان ۹۸ از نمایشگاه کتاب مشهد خریدم. چاپ ۱۳۹۳ و به قیمت ۶۸۰۰ تومان که پس از ۲۰ درصد تخفیف قیمت دلچسبی در سال ۹۸ برای یک جلد کتاب خوب محسوب می‌شد. اولین کتابی است که از بولگاکف می‌خوانم. نویسنده کتاب پزشک بوده ولی پس از سال ۱۹۲۰ حرفه پزشکی را رها کرد و به کار نویسندگی روی آورد.

میخائیل بولگاکف این کتاب را چند ماه پس از مرگ لنین نوشت و تمثیل بُرنده‌ای است درباره‌ی انقلاب روسیه. سگ در این داستان، نماد مردم روسیه است که قرن‌ها تحت ستم و خشونت بوده و با او همچون حیوانات رفتار کرده‌اند. جراح عجیب داستان، تجسم حزب کمونیست (یا شاید خود لنین) است و عمل پیوند دشواری که برای تبدیل سگ به انسان انجام می‌شود نمادی از انقلاب استکتاب دل سگ یا قلب سگ داستان علمی_تخیلی است که در سال های پیروزی انقلاب بلشویکی در روسیه نوشته شده است. این کتاب تا آخرین روزهای عمر حکومت کمونیستی اجازه انتشار نیافت.

داستان درمورد پروفسور جراحی است که سگ ولگردی را در حالیکه بخشی از بدنش در اثر ریختن آب جوش سوخته است به خانه می آورد. پس از بهبودی سگ، تصمیم می گیرد بر روی او چند عمل جراحی انجام دهد. در اثر عمل جراحی سگ تبدیل به انسان می شود. . اما این کار، با نتایجی بسیار غیرمنتظره همراه است: موجودی نیمه انسان-نیمه حیوان از بند رها می شود و زندگی پروفسور که زمانی بسیار مورد احترام سایرین بود، به کابوسی غیرقابل تحمل تبدیل می گردد. بولگاکف در رمان قلب سگی، ایده هایی فوق العاده عجیب را با روایتی بسیار ناتورالیستی ترکیب می کند و داستانی ابزرود و به شکل شگفت انگیزی طنزآمیز را به وجود می آورد که می توان آن را پرداختی گزنده به انقلاب روسیه نیز در نظر گرفت.

رفتار این انسان عجیب و غریب باعث دردسرهایی می‌شود. سگ انسان شده مسئول جمع آوری و پاکسازی گربه ها می‌شود و سایرین را تهدید می‌کند، در نهایت پروفسور تصمیم می‌گیرد…

این داستان با طنز تلخ و گزنده نشان می‌دهد آنچه به انسان هویت انسانی می‌بخشد مغز نیست، چرا که سگ در این داستان دارای مغز انسانی می‌شود. انسانیت انسان اساس و شالوده‌اش در قلب انسان قرار دارد و قلب جایگاه انسان بودن انسان است.

تنها داشتن عقل، قدرت استدلال، حرف زدن و … برای انسان بودن و بروز احساسات و عواطف به هیچ وجه کافی نیست. کتاب در قالب هویت مسخ شده سگ که به انسانی بدون قلب انسانی تبدیل شده است تشریح روحیه انقلابیون بلشویک و شباهت آن ها به سگی است که به واسطه قرار دادن مغز انسان در کاسه سرش به تدریج مسخ شده و شکل و قالب انسانی به خود گرفته است.

و چه بسا در همه زمان ها و در همه کشورها و در همه انقلاب ها بسیاری از ماها تبدیل به انسان هایی می‌شویم که قالب انسانی و مغز انسانی داریم اما فاقد قلب انسانی هستیم. دل آدم‌هایی، هم چون این سگ، دل سگی است. یادمان باشد: قلب تجلی نور الهی و انسانی است.

پاراگراف منتخب: « تمام وحشت ماجرا این است که او حالا قلب یک انسان را دارد، نه قلب یک سگ و این ، قلب فاسدترین مخلوق طبیعت است!»

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *