بدترین آدم دنیا

معرفی فیلم :  بدترین آدم دنیا

(the worst person in the world )(2021)

نروژ

کارگردان : یواخیم تریر

بدترین آدم دنیا در ۱۴ بخش خودش را روایت می‌کند، ۲ بخش مقدمه و پایان‌بندی و ۱۲ فصل روایتی که احوالاتی از شخصیت اول داستان هستند.

فیلم روایت انسان کنونی و معاصر است انسانی گم شده در خویش و در جهان اطرافش. داستان فیلم سر راست است جولی که در دانشگاه پزشکی درس می خواند این رشته را رها میکند به دنبال هرچیزی می رود که خوشش می‌اید. چند شغل عوض می‌کند تا سرانجام از کتابفروشی سر در می اورد.

بدترین آدم دنیا اثری شخصیت‌محور است که قصه‌ی فیلم برای نمایش زندگی قهرمان‌اش شکل گرفته، یک زندگی که همه‌‌ با آن آشنایی داریم و حداقل برای یک‌بار هم که شده در موقعیت‌های این کارکتر قرار گرفته‌ایم، به بیان دیگر جولی آینه‌ای از خودمان است. این فیلم، اثری برای درک دوران بزرگسالی است. و شخصیت اول داستان هم برای یافتن کلید راه ورودی این مرحله از زندگی تن به ایستایی نمی‌دهد. سایه احساسات متزلزل، تمایلات عاشقانه‌ی ناپایدار، غریزه‌ی مادری، روابط خانوادگی، شغل، ترس‌ها، مسائلی هستند که جولی باید با آن‌ها رو‌به‌رو شود و به مرحله‌ی گذر برسد تا بتواند، پاداش تکاپوهای خود را به‌دست آورد و بزرگسالی را درک کند.( www.zoomg.ir)

انچه جولی در زندگی با آن مواجه می‌گردد موقعیت های متزلزل زندگی است و تناقض هایی است که با آن روبرو میشود. او عاشق می‌شود. عشق بازی می‌کند. می خواهد خانواده داشته باشد. می‌خواهد خودش باشد. اما وقتی به عشقش می رسید بعد از مدتی هوس عشق دیگری می‌کند ا زا غشق اولش دل می‌کند تا شاید زندگی را در جای دیگری تکرار کند.

شبی را با دیگری می‌گذارند. اما مرز خیانت را رد نمی‌کند. چالشی عظیم که در بسیاری از روابط وجود دارد. رد شدن یا نشدن. ما نمی دانیم چرا او چنین می‌کند و به دنبال چیست. اما تلاش می‌کند تا خودش باشد. همه کارها با یک تصمیم و در یک لحظه اتفاق می‌افتد. جولی در فیلم شخصیت محوری است و تمام توجه ما صرف او میشود.

سبک زندگی که فیلم روایتگر ان است با فرهنگ ما فاصله ای طولانی دارد و عملا هیچ چیزش قابل قبول نیست. زشت و زیبای ان را ما نمیتوانیم تعیین کنیم. خوب و بدش را نیز. او عاشق کسی می‌شود که او را قضاوت نکند. همانطور که ما کسی را دوست داریم که ما را قضاوت نکند. همسرانی که خود را قاضی می‌دانند و در تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز در مورد همه چیز طرف مقابل قضاوت می‌کنند و دنبال نصحیت کردند و چون چرا کردن هستن. برای زندگی خسته کننده میشوند و راهی به جایی نمی بردند جز برهوت زندگی. جز فرو رفت در خویش.

در یک جمله فیلم اثر ماندگاری در ذهن ندارد. سطح فیلم بزرگ سالان است و به هیچ وجه نمیشود در کنار خانواده دید. اما فیلمی عاشقانه و دارم است. زبان اصلی فیلم هم نروژی است که تماشایش را کمی سخت تر می‌کند. توصیه ای برای تماشایش ندارم. خود دانید. هرچند جایزه کن دارد.

با مهر و دوستی

امیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *