امروز اولین روز در سال جدید میلادی است. دیشب سال جشن نو میلادی بود و برعکس سالهای پیش که همه ساله شب سال نو را ما جشن میگرفتیم امسال جشنی برگزار نکردیم. شب سال نو میلادی و روز اول ژانویه برای من و ما شب تولد و روز تولد پسرم علی است و همه ساله ما تولد گرفته و میگیریم. امسال اولین سالیست که این عزیز خانه نیست و در پادگان آموزشی است. همین دو هفته قبل یک روز صبح پیش از طلوع آفتاب با هم رفتیم بیرون و رساندمش دم در پادگان و با هم خداحافظی کردیم. من برگشتم سرکارم. برای خالی نبودن ماجرا روزهای آخری که خانه بود جشن تولدش را زودتر برگزار کردیم.

حالا امروز غروب وقتی کمی دلتنگ شده بودم به آسمان پناه بردم و چند دقیقهای به افق به آن خط قرمز و به پراکندگی ابرها چشم دوختم و برای مردم جهان آرزوی و آرزوی صلح و آرامش و سلامت کردم.
جهان امروز جهان وحشت و ترس و قتل عام در جلوی چشمان همه است حاکمان دنیا آرام در کاخهایشان ناظر کشته شدن کودکان و زنان و دختران بیدفاع هستند و حالا نزدیک سه ماه است که کسی هیچ کاری برای بچهها زنها و دختران غزه نمیکند.

کاش جهان جای بهتری برای زندگی بود و کاش دولتمردان انسانیت و دفاع از انسانها را استراتژی خود برمیگزیدند اما افسوس که تاریخ جهان گویای چیز دیگریست. به امید آنکه سال جدید روزهای زیبا و همراه با صلح و آرامش بیشتر داشته باشد. از همین جا تولد پسرم را تبریک میگویم و امیدوارم در سال جدید برای همه امیدوارم سال جدید برای همه ما و برای همه مردم جهان سالی توام با زیبایی آرامش و رسیدن و نزدیک شدن به اهداف باشد.
امیر برات نیا
۱۱ دی ۱۴۰۲